تعریف وگن بودن در جامعه امروزی روز به روز کاملتر و صلحجویانهتر میشود. علاوه بر تمام اهداف اصلی وگن بودن که در بالا ذکر شد، افراد وگن در سطح وسیعتری میاندیشند و در تلاشند تا دنیا جای بهتری برای تمامی انسانهای ستمدیده نیز باشد. تمام انسانهایی که با وجود منابع غنی غذا در سراسر کشورها، گرسنه میمانند؛ و انسانهایی که به دلیل فقر و ناچاری اسیر خواستههای افراد قدرتطلب، مشغول به کارهایی سخت ، بدون مزایا و صدالبته دستمزدهایی که سزاوار آنها نیست، میشوند.
در ادامه این مقاله، شما را دعوت میکنیم به مطالعه نقل قول مستقیمی از پیج اینستاگرام خانم شکوفه دزفولی (وگن و اکوفمینیست)، درباره اینکه چگونه وگن های بهتری باشیم.
سه بخش پیشرو، از مجموعه پستهایی است تحت عنوان #چطور_وگانهای_بهتری_باشیم. توی این مجموعه ابتدا دربارهی چندین معضل در جریان کنونی وگانیسم حرف میزنیم، و بعد از آن به ارائه راه حلها میرسیم. امیدوارم شما، فارغ ازینکه گیاهخوار هستید یا نه، با من همراه بشید تا این مکالمه رو با هم پیش ببریم.
بخش اول : وگانیسمِ سرمایهداری
وگانیسم برخلاف آنچه خیلیها تصور میکنند، پدیدهای نو و یا یک «ترند» نیست. اما در چندین سال اخیر، نظام سرمایهداری جهانی توانسته همچون هر جریان دیگری، وگانیسم را نیز تحت انحصار خود دربیاورد و تبدیلش کند به کالایی سودآور. در تمام دنیا روز به روز به جمعیت وگانها اضافه میشود، که به خودی خود بسیار تحسین برانگیز و امیدوارکننده است، اما اگر لایهی سطحی آن را کنار بزنیم میبینیم که تعداد زیادی ازین افراد گرفتار «وگانیسم کاپیتالیستی» شدهاند. اما این نوع وگانیسم چه خصوصیاتی دارد؟
«وگانیسم کاپیتالیستی» در ذهن من و شما این توهم را ایجاد میکند که اگر ما مصرفکننده باقی بمانیم ولی آنچه مصرف میکنیم مستقیماً از مواد حیوانی گرفته نشده باشد، میتوانیم از خودمان خشنود باشیم و فکر کنیم که با انتخاب فردیمان چرخهی خشونت را پس زدهایم. اما آنچه نادیده گرفته میشود این حقیقت است که هر کالایی که برچسب وگان دارد به خودی خود فارغ از قساوت و آزار نیست. برای مثال، در جامعهی وگانهای امریکای شمالی بسیار معمول است که افراد از کرههای گیاهی که از روغن پالم گرفته میشوند در پخت و پز استفاده کنند، با این تصور که هیچ گاو یا بزی برای تولید این محصول تحت خشونت قرار نگرفته است، در حالیکه تولید روغن پالم به صورت کاملاً مستقیم زندگی حیوانات بسیاری را در حیات وحش به خطر میاندازد و تخریب طبیعت و جنگلهای بارانی را به شکل وسیعی موجب میشود و البته این گونه تخریبهای محیط زیستی، زندگی انسانهای آن مناطق را نیز به شدت تغییر میدهد. اما کاپیتالیسم تلاش میکند تا چشم ما را بر تمام این حقایق ببندد تا ما مصرفکنندگان سر به زیری باقی بمانیم و با توهمِ «ایجاد تغییر»، سوالهای مهمتر و اساسیتر نپرسیم و سیستم را زیر سوال نبریم، تا سیستم بتواند به استثمار انسان و حیوان و طبیعت ادامه داده و جیب خود را پُر پولتر کند.
کاپیتالیسم به شکل ذاتی، همه چیز و همه کس را در قالب کالا و ماشین تولید سود تعریف میکند و در نتیجه تفکریست استثماری، در حالیکه وگانیسم به شکل صحیحش، باید به دنبال دنیایی باشد که در آن بهرهکشی از انسان و طبیعت و حیوانات هیچ جایی ندارد.
بخش دوم: ناعدالتیهای اجتماعی در سیستم تولید مواد غذایی
پیشتر گفتیم که هر محصول غیر حیوانی، لزوماً فارغ از خشونت نیست؛ روی دیگر این خشونت به سمت تولیدکنندگان مواد غذاییست.
کارگران در صنعت دامداری، هر روز در کُشتارگاهها مجبور به اِعمال خشونت بر حیوانات هستند که این موضوع تاثیر جدی بر سلامت روحی این افراد میگذارد، همچنین سلامت جسمیشان به دلیل تماس با ذرات معلق و گازهای سمی که در این صنعت استفاده میشود، به خطر میافتد. در خیلی کشورها، کارگران کشتارگاهها، مهاجرین بدون شناسنامه و یا پناهندهها هستند که به خاطر شرایط آسیبپذیرشان مورد ناعدالتی بیشتری هم قرار میگیرند. اما پای این ناعدالتیها از سلاخخانهها فراتر میرود، بسیاری از کارگران و کشاورزان در پروسهی تولید مواد غذایی و یا پوشاکی که به ظاهر وگن محسوب میشوند هم، مورد ستم و سرکوب قرار میگیرند.
در همین ایران خودمان، کشاورزان و کارگران، بخصوص کشاورزان و کارگران زن، در شرایط کاری نامناسب، با دستمزد بسیار پایین، نبود بیمه و حمایت قانونی لازم از طرف دولت، مشغول تولید محصولاتی هستند که ما به عنوان محصول وگن خریداری میکنیم؛ و یا بسیاری از محصولات مثل قهوه و کاکائو، که بیشتر در غربِ آفریقا و آمریکای جنوبی و برای مصرف مردمان اروپا و امریکای شمالی کشت میشوند، با بهرهوری از کودکان و در فجیعترین و ظالمانهترین شرایط کاری ممکن تولید میشوند؛ بردهداری مدرن و قاچاق کودکان، واقعیتِ پنهان پشت بسیاری از محصولاتیست که به اسم «بدون خشونت» به من و شما فروخته میشود. کشاورزی غیر ارگانیک، همچنین، با تمام کودها و آفتکشهای سمی که در آن استفاده میشود، انواع بیماریها را برای کشاورزان و کارگران به همراه دارد.
ما با نه گفتن به محصولات حیوانی، بدون شک، حجم عظیمی از ناعدالتیهای موجود در صنعت غذایی را کم میکنیم، اما قدم بعدی ما در وگنیسم، باید زیر سوال بردن تمام سیستم کنونی تولید مواد غذایی و پوشاک، و ستمهای موجود در آن باشد.
بخش سوم: کشاورزی ناپایدار
شیوههای مرسوم اما ناپایدارِ کشاورزی در سرتاسر جهان، یکی از عوامل اصلی گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی هستند. شاید عجیب بنظر برسد اما وگنها و گیاهخوارها با مصرف نکردن محصولات حیوانی، سهم بسیار مثبتی در محدود کردن بعضی از شیوههای کشت مثل «کشاورزی تکمحصولی» دارند. ممکن است بپرسید که «کشاورزی تکمحصولی اصلا چیست و چطور گوشت نخوردن میتواند در کمکردن این محصولات موثر باشد، نباید قاعدتاً برعکس باشد؟!»
کشت تکمحصولی (مونوکالچر)، کشت ممتد و متعدد یک گونهی گیاهی در یک زمین زراعی واحد است. گیاهانی مثل گندم، یونجه، ذرت و سویا، از جمله محصولاتی هستند که به این روش کشت میشوند. دو مشکل اصلی این نوع کشت این است که یک، برای اینکه بتوانند این محصولات را بدون وقفه کشت دهند، کشاورزان از کودها و آفتکشهای شیمیایی زیادی استفاده میکنند، و دو، کشت یک گونهی گیاهی به شکل ممتد، خاک را از تمام مواد آلی و مغذیاش خالی میکند.
قبل ازینکه بگویید «آها! پس این گیاهخوارها با خوردن سویا دارند زمین را نابود میکنند!» بگذارید مچتان را بگیرم! 🤓 دلیل اصلی که دنیا به این شکل باورنکردنی مشغول تولید ممتد این محصولات است، این است که این محصولات به شکل عمده برای تغذیهی دام و طیور تولید میشوند. به زبان سادهتر، محصولی که تولیدش، خاک را از تمام منابعش خالی میکند و موجب فرسایش آن میشود، حتی صرف سیر کردن شکم گرسنگان جهان هم نمیشود، بلکه در ابعاد خیلی وسیعتر به خورد دام و طیور داده میشود. اگر این محصولات به جای غذای دام، تنها به قصد سیر کردن انسانها تولید میشد، نه تنها میتوانست موجب رفع معضل گرسنگی شود، بلکه هفتاد درصد از زمینهای زراعی متعلق به این محصولات به حالت طبیعی خود برمیگشت، و این یعنی هفتاد درصد دیاکسیدکربن کمتری آزاد میشد! 👣
اینجا یک «امّا»ی بزرگ و قاطع وجود دارد و آن اینکه در گیاهخواری هم باید بهتر ازین عمل کرد، چرا که روشهای ناپایدار دیگری در کشاورزی استفاده میشود که تا حد زیادی در بحثهای وگنیسم نادیده گرفته میشوند. «خاک_ورزی یا پای_کن»، «استفاده از آفت کشهای شیمیایی»، «خاک_لخت» شیوههایی هستند که به شکل گسترده در کشت انواع گیاهان در تمام دنیا در حال تخریب خاک و آزاد کردن دیاکسیدکربن در جو میباشند. پرماکالچر و کشاورزی باززاینده، پاسخی به این مشکلات است که در پستی جداگانه دربارهشان برایتان میگویم.